از آنچه خوانده ام 7(حماسه حسینی- سخنرانی ها)
بعضی از دوستان به من ایراد می گرفتند که چرا فقط رمان می خوانی؟من هم به آنها پاسخ می دادم رمان خواندنم با هدف است و دلایلی را برایشان می شمردم که یکی از دلایلش یادگیری اصول داستان نویسی بود و دلیل دیگرش بحث دوران دانشجویی و فارغ التحصیلی و کنکور ارشد بود و کمبود وقت.
ولی یک شب که در رخت خواب دراز کشیده بودم و خود را آماده کرده بودم برای خواندن رمانی جدید فکرم رفت به سمت حرفها و نقد ها و ایراد دوستان و بعد از کمی تامل به این نتیجه رسیدم که دوستان بد نمی گویند می شود همان طور که رمان می خوانی کتاب های غیر داستانی را هم در لیست مطالعات متفرقه ات قرار دهی.
لذا چونان مردان بلند استقامت از رخت خواب خود بر خیزیدم و به سمت کتاب خانه کوچک اتاقم رفتم و حماسه حسینی استاد مطهری که بارها و بارها به من چشمک زده بود و من بارها بارها به او قول داده بودم که در تابستان بعدی خواهم خواندش را برداشتم و با دستمال خاک های رویش را گرفتم و شروع به مطالعه اش کردم.
وعجب زیبا و دلنشین و تامل برانگیز بود این کتاب حتما بخواندیش مخصوصا فصل دومش را که در مورد تحریفات در واقعه تاریخی کربلاست .
لازم به ذکر این کتاب دوجلد دارد که جلد اولش سخنرانی های است که توسط انتشارات صدرا جمع آوری شده و جلد دومش یادداشت های استاد است.
فعلا جلد اولش را خواندم و جلد دومش را گذاشته ام بعد از رمان کمی دیرتر که دلم برای رمان تنگ است.
در ادامه مطلب جملات ارزشمند و قابل تاملی که در این کتاب برایم جالب بود را نوشته ام که شاید جاذبه ای باشد به خواندنش برای شما و گنجینه ارزشمندی باشد به یادآوری برای من .

فصل اولش در مورد کلمه حماسه حسینی است و اینکه چرا باید گفت حماسه و چرا این حماسه مقدس است.
فصل دومش در مورد تحریفات است و علل تحریف و وظیفه ما در مقابل تحریفات.
در این فصل استاد می فرمایند که کلیات بحثشان بر گرفته شده است از کتاب لو لو و مرجان مرحوم حاج میرزا حسین نوری (اعلی ا... مقامه)
بخشی از این فصل که نظر مرا به خود جلب کرد در مورد کتاب روضة الشهداء ملا حسین کاشفی است و اینکه چقدر این کتاب پر است از تحریف و چرا به مراسم امام حسین می گویند روضه خوانی و دلیلش بر می گردد به بی سوادی مداحان (در 40 50 سال قبل از سخنرانی استاد )که سخنانشان را از روضة الشهدای تحریف شده می خواندند و به همین دلیل به این گونه مراسم می گفتند روضه خوانی.یعنی روضه الشهدا خوانی
و بخشی دیگر که آن هم جالب بود این است که استاد می فرمایند:
«مرحوم آخوند خراسانی می گفته است اینهایی که دنبال روضه نو و نشنیده هستند بروند روضه های راست را پیدا کنند که آنها را احدی نشنیده است»
فصل سوم در مورد ماهیت قیام حسینی است و اینکه امام حسین در وصیت نامه شان می نویسند به برادرشان محمد بن حنفیه
« که قیام من قیام اصلاح طلبی است .قیام کردم برای اینکه می خواهم امت جد خودم را اصلح کنم.من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم.»
در این فصل استاد می فرمایند قیام امام حسین سه عامل داشت ،عامل اول دعوت مردم کوفه بود ،عامل دوم تقاضای بیعت بود و عامل سوم امر به معروف و نهی از منکر بود که عامل مهم ترین عامل قیام است که ماهیت هجومی به قیام می دهد.
در بخش دیگری از این فصل می فرمایند اصل امر به معروف و نهی از منکر خود ارزش است ولی امام حسین (ع)نیز به این اصل ارزش و اعتبار دارد و« آبرو داد به این اصلی که آبروی مسلمین است.»
فصل چهارم در مورد تحلیل واقعه عاشورا است و اینکه نهضت حسینی چقدر برای جهان اسلام مفید بوده و چگونه پرده ها را درید.
فصل پنجم در مورد شعار های عاشورا است و اینکه ابا عبدا... یک مصلح است و حسین حسین کردن ما در هر سال تجدید حیات است و آموختن مبادی و مبانی اسلام است از نو و تزریق روح اسلام است به خودمان از نو و زنده نگه داشتن احساس امر به معروف و نهی از منکر ،احساس شهادت ،احساس جهاد و احساس فداکاری در راه حق است.
فصل ششم مهم ترین فصل است و در مورد عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی است.
ویکی از بخش های جالب این فصل برای من این بود که:
«حدیثی داریم که امام رضا (ع)از پیغمبر اکرم نقل می کند و آن این است :<اذا تواکلت الناس الامربالمعروف والنهی عن المنکر>هر گاه مردم امر به معروف و نهی از منکر را به عهده همدیگر بگذارند (یعنی هرکس سکوت کند به انتظار اینکه دیگر امر به معروف و نهی از منک کند و در نتیجه هیچ کس قیام نکند)<فلیاذنوا بوقاع من الله>پس برای عذاب الهی منتظر و آماده باشند. چه عذابی؟سنگ از آسمان بیاید؟نه ،عذاب الهی در آیه قران چنین تفسیر شده است.
قل هوالقادر علی ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم باس بعض
(از عذاب خدا بترسید)بگو خدا قادر است که از بالای سر شما بر شما عذاب بفرستد یا از زیرپای شما عذاب را بجوشاند یا شما را دسته دسته کند،یا اینکه زیان خود شما را به خود شما برساند(یعنی خودتان را به جان یکدیگر بیندازد.»
و واقعا من پایا امروز روز این عذاب را در کشورم می بینم و آن چیزی نیست جز عقوبت فراموش شدن امر به معروف ونهی از منکر
و بخشی دیگر که استاد می فرمایند:
«این کانه درست می رساند که قر آن در میان خیرها.حسن تفاهم و وحدت و اتفاق میان مسلمین را خیری که مادر و مبدا همه خیر هاست می داند و در میان منکرات و زشتیها ،آن که را از همه پلید تر و زشت تر و بدتر می داند اختلاف و تفرق است به هر نام و عنوانی.»
در بخشی دیگر استاد نهی می کند ناصالحان را که می خواهند مصلح باشند و امر می کنند که هر کس اول باید خودش را اصلاح کند ،اول خودش را باید تادیب و تربیت کند بعد می تواند مصلح و اصلاح گر و اصلاح طلب باشد.
در بخشی دیگر که جالب بود برایم استاد می فرمایند زبان عربی زبان یک قوم نیست ،زبان اسلام است و بر ماست زنده نگه داشتن زبان اسلام.
در بخش دیگر این فصل استاد در مورد مرحله عمل امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند:
«معنای وارد عمل شدن تنها زور گفتن نیست،کتک زدن و مجروح کردن نیست،البته نمی گویم در هیچ جا نباید تنبیه عملی شود ،بله مواردی هم هست که جای تنبیه عملی است.اسلام دینی است که طرفدار حد است،طرفدار تعزیر است،یعنی دینی است که معتقد است مراحل و مراتبی می رسد که مجرم را جز تنبیه عملی چیز دیگری تنبیه نمی کند و از کار زشت باز نمی دارد.اما انسان نباید اشتباه کند و خیال کند که همه موارد ،موارد یخت گیری و خشونت است.»
و در بخش دیگر استاد در مورد تعریف امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند:
«امر به معروف و نهی از منکر یعنی چه؟یعنی همدردی،همبستگی،همکاری،تعرف(شناسایی)،آگاهی،قدرت،آن که روز اول این اصل را طرح کرد ،برای این طرح کرد که می دانست دینش دین اجتماعی است»
ور در بخش دیگری از این فصل استاد حدیثی را می فرمایند و در آن حدیث اثبات می کنند که امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای است که سایر فرایض به وسیله آن به پا می شود.
و فصل هفتم و فصل آخر در مورد عنصر تبلیغ در نهضت حسینی است و اینکه زسال تبلیغ رسالت انبیا است.
در بخشی از این فصل استاد می فرمایند»
«عرض می کنم که نهضت حسینی علاوه بر جنبه ولایه و بعد امر به معروف و نهی از منکر،جنبه ولایه و بعد دیگری دارد و آن تبلیغ است. این نهضت متشابه و تو در تو و چند لایه،یکی از کارهایی که انجام داده است این است که ماهیت اسلام را آنچنان که هست شناسانده است،پیام اسلام را به جهان بشریت شناسانده و ارائه کرده است ،آنهم چقدر بلیغ»
در بخش دیگر استاد در مورد شخصیت زن در ساختن تاریخ سخن می گویند که پیشنهاد می کنم حتما این فصل را با دقت زیادی بخوانید مخصوصا خواهران گرامی.
این کتاب مشتمل بر 416 صفحه و هفت فصل ارزشمند است . آن را از دست ندهید و منتظر جزییات جلد دومش باشید.

سلام